یشنوشت: اگر چه مطالبی که در اینجا اشاره میکنم، در متمم تا حد خوبی رعایت شده است؛ اما در روزنوشتهها، در گذشته خودم هم کمتر آنها را رعایت کردهام و امسال قصد دارم آنها را جدیتر بگیرم و حتی نوشتههای قدیمیتر را هم بر همین اساس اصلاح کنم. بنابراین امیدوارم من را به خاطر توصیه به کاری که خودم هنوز به صورت کامل در روزنوشته پیاده سازی نکردهام ببخشید.
اما چارهای نبود جز اینکه زودتر دربارهاش حرف بزنم. چون در غیر این صورت دوستانی که اخیراً #وبلاگ نویسی را آغاز کردهاند، چند سال بعد به مشکل من گرفتار خواهند شد و صدها نوشته در آرشیوشان انباشته خواهد شد که آراستن و پیراستن آنها، جز با عزمی جدی و مدیریتی جهادی ممکن نیست (توضیح: کلاً در هر کاری اگر از اول بدانیم که چه کار میکنیم و چگونه کار میکنیم و چگونه باید کار کنیم، مجبور نمیشویم یک زمانی ندانستنها و نفهمیدنهای سابق را با سبک جهادی جبران کنیم).
وبلاگ طاهره به عنوان مجموعهی مورد بررسی
به خاطر اینکه حرفهای من خیلی انتزاعی نباشد و مثالهایی از آن را پیش چشم خود داشته باشیم، وبلاگ طاهره را برای مثالهایم انتخاب میکنم.
وبلاگ طاهره از جمله وبلاگهای مفید متممی است و من هم مثل خیلی از دوستان دیگر، پیوسته آن را دنبال میکنم و مراقب هستم که مطلبی از آن را از دست ندهم.
البته صرفاً چون هر بار کار یکی از بچهها را به عنوان موضوع بحث انتخاب میکنم، وبلاگ طاهره را مثال میزنم. وگرنه با هر وبلاگ دیگری (از جمله خود روزنوشته) هم میشد همین مثالها را مطرح کرد.
کارکرد تگ و برچسب گذاری در وبلاگها
ما در درس استراتژی محتوای متمم درسی به نام برچسب گذاری محتوا داریم و زیر آن درس هم، دوستان متممی نکات بسیار متنوع و ارزشمندی را مطرح کردهاند.
با توجه به این مسئله من قصد تکرار آن بحثها را ندارم و صرفاً میخواهم به یکی از کاربردهای برچسب گذاری اشاره کنم.
این اشاره و توضیح را میتوانید به عنوان مکمل مطلبِ چگونه کتاب بنویسیم درنظر بگیرید.
تقریباً همهی سیستمهای مدیریت محتوا (از جمله وردپرس و نیز هر سرویس وبلاگ نویسی دیگر) به ما این امکان را میدهند که برای هر نوشته یک یا چند تگ یا برچسب تعریف کنیم.
ما هم معمولاً این کار را چندان جدی انجام نمیگیریم و به عنوان یکی از حاشیهها به آن نگاه میکنیم.
در گذشته که موتورهای جستجو درک چندانی از متن نداشتند، تگ گذاری نقش مهمی در سئو داشت. هر چه قدرت درک و تحلیل معنایی متن بهتر میشود، طبیعتاً وزنِ برچسب در ارزیابی و طبقه بندی محتوا کمتر میشود.
بنابراین در وضعیت جدید یکی از مهمترین کاربرهای تگ و برچسب گذاری، کمک به طراحی و اجرای بهتر استراتژی محتواست.
پیشنهاد من: هر برچسب حداقل سه پست؛ هر پست حداقل سه برچسب
برای اینکه پیشنهادم بهتر در خاطر شما بماند، این عنوان را انتخاب کردم. وگرنه ممکن است شما به جای سه عددهای دیگری به کار ببرید.
اما حرف کلی من این دو قانون هستند:
قانون پیشنهادی اول: اگر برچسبی را در وبلاگمان استفاده میکنیم، تلاش کنیم حداقل ۳ پست در وبلاگمان با آن برچسب وجود داشته باشد.
به جای ۳ میتوانید عدد ۲ یا ۴ یا ۵ یا هر عدد دیگر را به کار ببرید. عدد بزرگتر وبلاگ نویسی شما را عمیقتر خواهد کرد.
قانون پیشنهادی دوم: اگر مطلبی منتشر میکنیم، حداقل سه برچسب داشته باشد. اینجا هم ممکن است شما عدد ۲ یا ۴ یا عدد دیگری را انتخاب کنید.
مثلاً در وبلاگ طاهره مطلبی داریم با عنوانِ هنر داریوش آشوری در ترجمه.
این مطلب با دو کلمهی داریوش آشوری و یادهستر تگ شده است:
اینکه چرا طاهره هم (مثل خیلی نوشتههای من) این مطلب را طبقهبندی نکرده بحث دیگری است که چون خودم به وفور مرتکب همین خطا میشوم، فعلاً از روی آن عبور میکنم و نمیتوانم تذکر خاصی بدهم.
اگر روی کلمهی داریوش آشوری کلیک کنید میبینیم که تنها یک پست با این تگ وجود دارد. در واقع، طاهره تنها یک مطلب درباره داریوش آشوری دارد.
همین مسئله در مورد کلمهی یادهست هم وجود دارد. در اینباره هم تنها یک پست داریم.
حالا ببینیم پیشنهادهای من در اینجا چه معنایی پیدا میکنند.
یکی اینکه در برنامهی خود این را در نظر بگیریم که طی روزها یا هفتهها یا ماههای آتی، دو مطلب دیگر با تگ داریوش آشوری بنویسیم.
مثلاً طاهره ممکن است در مطلب مستقلی، چند کتاب از داریوش آشوری معرفی کند.
یا اینکه ممکن است پستی در معرفی کتاب شهریار (که در این نوشته به آن اشاره کرده) بنویسد و چون داریوش آشوری آن را ترجمه کرده قاعدتاً تگ داریوش آشوری هم خواهد خورد.
انتخاب چند پاراگراف از نوشتهها یا ترجمههای داریوش آشوری هم گزینهی دیگری است.
روش دیگری هم وجود دارد. احتمالاً طاهره، در گوگل درباره داریوش آشوری جستجوهایی انجام داده. پس شاید بیست یا سی یا چهل لینک اول گوگل را دیده باشد.
پس طاهره میتواند پست کوتاهی بنویسد و به ما بگوید که این سه یا چهار یا پنج لینک را به سلیقهی خودش از بین آن سی یا چهل مورد انتخاب کرده است.
خواندن آن لینکها به من و شما در شناخت بهتر داریوش آشوری کمک میکند و قطعاً چنین پست کوتاهی ارزشمند خواهد بود.
دقت داشته باشید که ارزش هر نوشته، به اندازهی تعداد کلماتش نیست. بلکه به اندازهی زمانی است که برای من میخرد.
اگر طاهره دو ساعت وقت بگذارد و ۴۰ لینک را بررسی کند و ۴ لینک را معرفی کند و من بتوانم ۴ لینک پیشنهادی او را در ۲۰ دقیقه بخوانم، او با انتشار این پست به هر یک از خوانندگانش ۱۰۰ دقیقه زمان هدیه داده یا به عبارتی ۱۰۰ دقیقه از زمان جهان را ذخیره کرده است. اگر ۱۰ نفر از صدها خواننده هم این لینکها را پیگیری کنند، میتوان گفت طاهره ۱۲۰ دقیقه وقت گذاشته و ۱۰۰۰ دقیقه از وقت دنیا را صرفهجویی کرده است.
این نکته را لطفاً فعلاً بدون استدلال از من بپذیرید (تا بعداً در کتاب پیچیدگی کاملتر توضیح بدهم) که فکر میکنم در بلندمدت، بخش مهمی از ثروت و موفقیت و ارزش اقتصادی که هر یک از ما ایجاد میکنیم، تابع مدت زمانی است که خلق کردهایم.
مشابه همین مسئله در مورد تگ یادهست هم وجود دارد. طاهره میتواند نوشتن حداقل دو یادهست دیگر را در برنامهاش قرار دهد. البته قرار نیست همین فردا این کار را انجام دهد. شاید آن را در تقویم خودش بنویسد و بگوید در سال جاری این کار را خواهم کرد. اما مهم این است که بداند میخواهد این کار را انجام دهد.
اما پیشنهاد دوم من چه معنایی دارد.
فرض کنیم طاهره خودش را مقید کرده که هر پست حداقل ۳ تگ داشته باشد (البته میتواند بگوید انتخابش ۲ تگ است. در این حالت پروندهی این پست بسته میشود و به هدف خود رسیده).
به عنوان تگ سوم چه گزینههایی وجود دارد؟
بیایید چند حدس بزنیم:
- درباره هنر ترجمه
- ترجمه های زیبای واژهها
- ادبیات
- مترجمانی که میشناسم
- کتاب و کتابخوانی
بسته به اینکه کدام یک از این تگها به عنوان سومین تگ نوشتهی طاهره انتخاب شود، با توجه به قانون پیشنهادی اول که او را مجبور میکند مطالب بیشتری روی آن تگ بنویسد، ادامهی مسیر وبلاگ نویسی او مشخصتر خواهد شد.
چرا این توصیه را مفید میدانم؟
علت اول: واقعاً پیدا کردن ایده برای نوشتن چندان ساده نیست. به همین علت ما بخشی از درسهای تولید محتوا در متمم را به ایده های وبلاگ نویسی اختصاص دادهایم. هر وبلاگ نویسی که صادق باشد به شما خواهد گفت که ایده یابی یکی از سختترین کارهاست. این نوع استراتژی برچسب گذاری، ایده یابی را سریعتر و صحیحتر خواهد کرد.
علت دوم: این استراتژی به پیادهسازیِ پیشنهادِ وبلاگ نویسی با هدف کتاب نویسی هم کمک میکند. چون مطالب همسوتر خواهند شد.
علت سوم: این کار به شدت روی سئو تاثیر مثبت دارد. موتورهای جستجو میبینند که درباره یک موضوع، چند مطلب متفاوت در سایت وجود دارد. بنابراین، امتیازِ Relevance (ارتباط سایت با موضوع) را افزایش میدهند. همچنین مدت زمان ماندن بازدیدکننده در سایت افزایش پیدا میکند. بهعلاوه اینکه بازدیدکننده از این صفحه به صفحات دیگر میرود و به اصطلاح، عمق کلیک (Click Depth) او افزایش پیدا میکند. موتورهای جستجو عموماً فرض میکنند بین عمق کلیک و رضایت بازدیدکننده یک همبستگی (Correlation) مثبت وجود دارد.
علت چهارم: خودمان به یادگیری کریستالی ترغیب و تشویق خواهیم شد.
علتهای دیگری هم وجود دارد که چون در فایل صوتی مذاکره گفتهام: “بیهوده لیست علتها را طولانی نکنید”؛ از گفتن آنها صرفنظر میکنم.
پی نوشت: یکی از سیاستهای مهم من در سال جاری، پیادهسازی بهتر این کار روی روزنوشته است. این کار هم به تکمیل بحثهای ناتمام کمک خواهد کرد و هم ساماندهی مطالب موجود را بهبود میدهد. چون من گاهی درباره یک موضوع، چند نوشتهی مختلف دارم که به علت استفاده نکردن از تگ یا استفاده نامناسب در میان نوشتههایم گم شدهاند.
رادیو مذاکره • کارگاه افزایش عزت نفس • آموزش کارآفرینی • مذاکره تجاری • یادگیری زبان انگلیسی • دوره MBA آنلاین متمم • تصمیم گیری • تفکر سیستمی • روانشناسی پول • آموزش مهارت کار تیمی • مدل ذهنی • استراتژی محتوا • افعال پرکاربرد انگلیسی • زبان بدن • رادیو متمم • حرفهای گری در محیط کار • اتیکت • استعدادیابی • معرفی کتابهای روانشناسی • معرفی کتابهای مدیریتی • مهارت فروشThe post درباره تگ گذاری و استفاده برچسب در وبلاگ appeared first on روزنوشته های محمدرضا شعبانعلی.