نوع مطلب: گفتگو با دوستان
مخاطب مطلب: وحید عزیز
کامنت وحید:
سلام
محمدرضا جان بازم من هستم و سوال بی ربط!
من مهندسی صنایع خوندم و کار دولتی هستم خواستم بپرسم از نظر شما چه نرم افزاری برای یادگیری یا چه کاری برای کسب درامد دوم بعد از ساعت کاری پیشنهاد میکنید؟
توضیحات من:
وحید عزیز. سوال تو قطعاً سوال بیربطی نیست و سوال خوبی هم هست و برای من هم خوشحال کننده است که به چنین فکری هستی. اگر چه من آدم بیربطی برای پاسخ دادن به این سوال هستم. چون دانش و تخصصی در این زمینه ندارم. بنابراین لطفاً حرف و نظر من را در حد یک حرف غیرکارشناسی و صرفاً متکی بر شنیدهها در نظر بگیر و برای آن اعتبار بالایی قائل نشو.
خوشحال میشوم اگر دوستانی دارم که در این زمینه، تجربههای تکمیلکنندهای دارند، آن را در زیر این مطلب بیاورند.
فکر میکنم قبل از انتخاب نرم افزارهای مناسب برای یک مهندس صنایع لازم است به چند سوال دیگر پاسخ داده شود. اینها را نمینویسم که پاسخش را برای من بنویسی و مطمئن هستم که قبلاً به تک تک اینها فکر کردهای. اما به هر حال، اگر دوستی این نوشته را میخواند و سوال مشابهی دارد منطقی است که ابتدا مطمئن شود که پاسخ سوالات زیر را میداند:
- آیا میخواهیم نرم افزاری که یاد میگیریم به زمینه تحصیلات و تخصص قبلیمان مربوط باشد؟ مثلاً اگر مهندس صنایع هستم میخواهم در تکمیل همان تجربه و تخصص باشد؟ یا ممکن است علاقمند باشم که دنیاهای تازه را تجربه کنم؟
- این یادگیری قرار است چه زمانی به بازگشت اقتصادی برسد؟ آیا میخواهم یکی دو ماه آینده به تدریج از آن بازگشت مالی انتظار داشته باشم؟ یا حاضر هستم (و از لحاظ مالی میتوانم) مثلاً یک سال منتظر بمانم و وقت و پول خودم را صرف کنم و بعد میوههای آن را برداشت کنم؟
- انتظارم از لحاظ درآمدی چقدر است؟ طبیعتاً خیلی از ما به گزینهی هر چقدر بیشتر، بهتر فکر میکنیم. اما در عمل بهتر است پاسخ دقیقتری پیدا کنیم. آیا قرار است کمک هزینهی من باشد؟ آیا قرار است درآمد اصلی من شود؟ آیا روزی ممکن است (یا خوشحال میشوم اگر) به شغل اصلی من تبدیل شود؟ آیا صرفاً میخواهم اوقات فراغتم را بگذرانم، اما به جای اینکه از جیبم برایش وقت بگذارم، ترجیح میدهم خدماتی قابل عرضه و ارائه تولید کنم؟
- در چه سطحی میتوانم و میخواهم برای نرم افزار وقت بگذارم؟ در حد کاربری حرفهای یا در حدی که درگیر برنامه نویسی یا طراحی و تحلیل سیستمها هم بشود؟
با توجه به اینکه من پاسخ سوالات فوق را نمیدانم (و منطقاً هم نه میخواهم و نه میتوانم بدانم، چون خیلی شخصی هستند) صرفاً چند مورد از شنیدهها و تجربیاتم را نقل میکنم:
گروه نرم افزارهای آفیس
این روزها همه در رزومه نویسی به این نکته اشاره میکنند که بر نرم افزارهای خانواده آفیس مسلط هستند. اما هم خودشان و هم کارفرما میداند که منظورشان، صرفاً کاربری سادهی نرم افزار است.
به نظرم یک معیار خوب برای اینکه بدانیم Word را تا چه حد مسلط هستیم میتواند این باشد که یک صفحه مجله را انتخاب کنیم و تلاش کنیم که دقیقاً همان را در Word تولید کنیم. اگر چه طراحان از Word برای این کار استفاده نمیکنند و به سراغ نرم افزارهایی مانند In Design و Publisher میروند، اما تلاش برای این تمرین، به ما نشان میدهد که تا چه حد بر فضای Word مسلط هستیم (حتی در تشخیص فونتها روی کاغذ و انتخاب آنها برای تولید متن).
برای پاورپوینت فکر نمیکنم توضیح خاصی لازم باشد. اگر چه به عنوان یک مهارت مستقل هم به سادگی نمیتواند مورد استفاده قرار گیرد. اما احتمالاً به سراغ هر نوع خدمت نرم افزاری برویم، لازم خواهد بود که با اسلاید سازی و ارائهی حرفهای، دستاوردهای خود را به کارفرما یا فردی که او در نظر دارد نشان بدهیم.
به نظرم دانستن Access در سطح مقدماتی، امروز چندان کمک نمیکند. کارهای زیادی را که میشد با Access به سادگی انجام داد، امروز نرم افزارهای آنلاین رایگان و اپلیکیشنها با کیفیت خوب انجام میدهند و Access وقتی مفید است که ساختار پایگاه داده ها و T-SQL و بحثهای دیگر را بدانیم و مسلط باشیم که به نظرم دیگر از حوزه خانواده آفیس خارج میشود و به فضای دیگری میرسد. به شخصه امروز، Access را در سطح متعارف آن برای کارهای متعارف چندان کاربردی نمیبینم و اگر بخواهم روزی برای آفیس وقت بگذارم، این فرصت را صرف سایر نرم افزارهای این خانواده خواهم کرد.
اکثر کسانی که Excel استفاده میکنند، یا در حد Data Entry از آن استفاده میکنند و یا ترسیم چند نمودار. اما حتماً بهتر از من میدانی که یک یا چند مورد از مهارتهای زیر میتواند یک نفر را در Excel از کاربر معمولی به متخصص خواستنی و جذاب تبدیل کند:
- ماکرونویسی برای اکسل VBA (حتی اگر خیلی هم تخصصی بلد نباشیم، دانستن نکات اولیه و مبانی ساده آن، میتواند تمایز بزرگی ایجاد کند)
- استفاده از نرم افزارهای مکمل برای Excel مانند Power Pivot که برای هوش کسب و کار یا Business Intelligence مفید هستند.
- استفاده از ماژولهایی مانند Power Query که به اتوماتیک کردن فرایندها در اکسل و به روزرسانی جدولها کمک زیادی میکند.
به نظرم Microsoft Visio هم میتواند در پکیج آفیس خیلی کمک کننده باشد. اما کمک آن از جنس پاورپونت است. یعنی به صورت مستقل کاربرد اقتصادی و درآمد زا (به سادگی) برای آن قابل تصور نیست و شاید کمی دشوار باشد. اما میتواند در کنار مهارتهای دیگر کمک کننده باشد.
نرم افزار SPSS
اکثر کسانی که SPSS میدانند، در حدی که در دانشگاه وادار شدهاند، از آن استفاده کردهاند و صرفاً کاربردهای اولیه آن را میشناسند. یا به علت ضعف آشنایی با مبانی آماری، از حداکثر ظرفیت آن استفاده نمیکنند.
به نظرم SPSS اگر کمی دقیق و هوشمندانه استفاده شود، از کارهایی شبیه تحلیل فرایند در کارخانجات و سازمانها تا کارهایی شبیه تحلیل داده های بازاریابی قابل استفاده است و شاید برای کسی که مهندسی صنایع خوانده، بتواند – با صرف کمی وقت و زیرکی – دریچهای برای ورود به دنیای بازاریابی و تحقیقات بازار هم باشد.
خوبی SPSS این است که پروژه مستقل گرفتن در آن به نسبت سادهتر است و به شکلهای مختلف برای آن تقاضا وجود دارد.
نرم افزار COMFAR
بهتر از من میدانی که خیلیها به صورت کلاسیک، برای محاسبات مالی و تنظیم گزارش توجیهی برای پروژه ها و طرحها، به سراغ COMFAR میروند.
برای کامفار همیشه تقاضا بوده است. عدهای گزارشهای عددسازی شده میخواهند تا بتوانند در یک بانک رخنه کنند و وام بگیرند، یا وامی را که گرفتهاند مستند کنند و عدهای دیگر، برای اینکه واقعاً بدانند سرمایه گذاریهایشان تا چه حد جواب خواهد داد.
بعید میدانم که در آیندهی نزدیک، بشود به سادگی گذشته با چند مستندسازی، وارد بازی فساد شد. بنابراین، حرفهایهای کامفار به نسبت سالهای قبل، سالهای سختتری را خواهند داشت. اما از سوی دیگر، بسیاری از شرکتهای بین المللی، گزارشهای کامفار را دوست دارند و میفهمند و به سایر انواع گزارشهای پیش بینی مالی و توجیه و تحلیل جریان سرمایه گذاری ترجیح میدهند.
به نظرم مستقل از این بحثها، کامفار به خود ما برای نوشتن گزارش توجیهی (حتی بدون آن نرم افزار) دید میدهد و Feasibility Study و امکان سنجی اقتصادی، چیزی نیست که به سادگی بازار آن از بین برود.
در مورد مایکروسافت پروجکت
اگر چه معمولاً همه آن را به عنوان یکی از ضرورتهای نرم افزاری – لااقل برای مهندسان صنایع – مطرح میکنند، اما تصوری ندارم که بشود به صورت پایدار و بلندمدت به شکل خوداشتغالی و فریلنس (Freelance) با آن درآمدزایی کرد. مگر اینکه به تدریج به عضوی از تیم پروژه در یک سازمان یا نهاد یا مجموعه ملحق شویم و در واقع، فضای کاری خود را تغییر دهیم.
پی نوشت یک: میدانم که چیزهایی که گفتم ساده و بدیهی و احتمالاً آکنده از بیدقتیهای علمی و تخصصی است. اما احساس کردم بیاحترامی است که جواب ندهم. یاد این دوستانی افتادم که سر چهارراهها، از آنها آدرس میپرسیم و به خاطر اینکه میخواهند احترام بگذارند و حرفمان بیپاسخ نماند، به صورت تصادفی یک سمت را نشان میدهند!
پی نوشت دو: در کل، استفادهی سطحی از نرم افزارها در کشور ما بسیار رایج است. بر این باور هستم که بیشتر از انتخاب یک نرم افزار، تلاش برای یادگیری عمیق و ریزه کاریهای آن نرم افزار است که میتواند برای ما تمایز و به تبع آن درآمد ایجاد کند. به نظرم کسی که بتواند بگوید Word را با تمام ظرافتهای آن (نه فقط در حد ICDL) میفهمد، احتمال کمی دارد که از یک فارغ التحصیل دکترا درعلوم پایه یا علوم انسانی کمتر درآمد داشته باشد.
پی نوشت سه: اگر بحث کارآفرینی با ده هزار تومان را به خاطر داشته باشی، ممکن است (صرفاً ممکن است و نه بیشتر) به این نتیجه برسی که منطقیتر است که صنایع را به عنوان یک داشتهی اولیه، کنار بگذاری و به کارهایی مانند استراتژی محتوا در فضای مجازی یا سایتها یا شبکه های اجتماعی فکر کنی. تردید ندارم که هوش و دانش مهندسی و کمی تلاش و تمرکز، این تخصص را در سالهای بعد به کاری ثروت آفرین در فضای ایران تبدیل میکند. اشباع ظرفیت ابزارهای ارتباطی (مانند کانالهای تلگرام و اکانت اینستاگرام و سایتها) باعث میشود که کسانی که محتوا را بهتر و عمیقتر میفهمند، بتوانند ارزش آفرین و ثروت آفرین باشند.
پی نوشت چهار: امیدوارم تا آخر امسال، با مجموع برنامه هایی که در متمم داریم و به تدریج در حال اجراست، جواب چنین سوالاتی را نه به شکل سلیقهای و سطحی مانند حرفهای من، بلکه به شکلی فرایندمحور و ساختاریافته در متمم ببینم. امید جدی دارم که چنین میشود.
رادیو مذاکره مذاکره تجاری یادگیری زبان انگلیسی
افزایش عزت نفس دوره MBA پاراگراف انگلیسی
افعال پرکابرد انگلیسی مدیریت زمان رادیو متمم
استراتژی محتوا زبان بدن صفات پرکاربرد انگلیسی
The post نرم افزارهای مناسب برای مهندسی صنایع؟ appeared first on روزنوشته های محمدرضا شعبانعلی.